هتل گرندGrand Hotel
درباره هتل گرند
هتل گرند بوتیک لندن، با تاریخچه غنی و طراحی منحصر به فرد از اوایل قرن بیستم، موقعیت عالیای در قلب وارنا، پایتخت دریایی بلغارستان دارد. هتل گرند لندن وایفای رایگان ارائه میدهد. این هتل 6.2 مایل از فرودگاه بینالمللی وارنا فاصله دارد. هتل گرند لندن به طور گستردهای بازسازی شده و سنتهای هتلهای کلاسیک را دوباره زنده کرده است. اتاقهای آن به شکلی راحت و با استایل زیبا دکور شدهاند. میتوانید نوشیدنی محبوب خود را در لابی بار دلپذیر نوش جان کنید و از غذاهای خوشمزه در رستوران گورمت لذت ببرید. زوجها به خصوص موقعیت آن را دوست دارند و به آن نمره 9.4 برای سفر دو نفره دادهاند.امکانات و تفریحات هتل گرند
- دستمال توالت
- حوله
- دمپایی
- سرویس بهداشتی
- لوازم بهداشتی رایگان
- سشوار
- دوش حمام
- وان حمام
- وان حمام یا دوش
- حمام اختصاصی
- دستمال توالت
- حوله
- دمپایی
- سرویس بهداشتی
- لوازم بهداشتی رایگان
- سشوار
- دوش حمام
- وان حمام
- وان حمام یا دوش
- حمام اختصاصی
- تراس
- باغ
- کتری برقی
- تلویزیون کابلی
- شبکه های ماهواره ای
- تلویزیون
- تلویزیون صفحه تخت
- تلفن
- کافه داخل هتل
- بار نوشیدنی (هزینه اضافی)
- بار نوشیدنی
- چای ساز و قهوه ساز
- مینی بار
سیاستهای هتل
مراکز اطراف و نزدیک هتل
- میدان موسالا450 ft
- باغ شهری1,450 ft
- حمامهای رومی وارنا1,750 ft
- موزه باستانشناسی وارنا1,900 ft
- آکواریوم2,500 ft
- موزه دریایی بلغارستان2,550 ft
- موزه تاریخ طبیعی1 mi
- پانتئون1.1 mi
- کاپلا پلی1.3 mi
- باغ گیاهشناسی دانشگاهی اکپارک1.3 mi
- کافه/بار فرندز پاب300 ft
- کافه/بار کافی ترند350 ft
- کافه/بار د سوشیال تی هاوس500 ft
- باغ وحش وارنا1.4 mi
- یادبود دوستی بلغارستان و روسیه2.3 mi
- اکسینوگرااد5 mi
- فانوس دریایی گالاتا7 mi
- ساحل وارنا2,750 ft
- ساحل بونیتا1.1 mi
- ساحل ترتا بونا1.9 mi
- ساحل بوناتا2.5 mi
- ساحل اسپاروهوو4.4 mi
آدرس و موقعیت هتل گرند
سوالات متداول
امتیازات و نظرات میهمانان هتل گرند
نظرات میهمانان هتل گرند
قیمت با کیفیت جور در نمیاد
اتاق بزرگ
بهداشت افتضاح بود. یه اتاق دو نفره رزرو کرده بودیم، ولی اتاق دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حموم، کپسول قهوه و آب، همه یه دونهای بودن. هیچ دمپاییای نبود. کولر تو اتاق روشن نبود، هوا سرد بود. فن حموم خاموش نمیشد. موقع تحویل اتاق تو پذیرش بهمون نگفتن که باید ساعت ۱۱:۰۰ اتاق رو تحویل بدیم، نه ۱۲:۰۰ که معموله.
عالی
هیچی
عالی
هتل خیلی خوبیه، اتاقاش خیلی بزرگه، صبحونش خیلی خوبه، پارکینگ داره (باید پول بدی) و مهمتر از همه تو مرکز شهره. پرسنل خدمات خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون شامپو رو پر میکنن).
موقعیت مکانی
نیاز به بازسازی داره
خیلی از هتل خوشم اومد، وان داشت که بعد از یه راه طولانی خیلی خوب بود، موقعیت هتل درست تو مرکزه. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دستت هست - مغازه شبانهروزی، فروشگاه مواد غذایی، رستوران.
یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی بعد از اینکه اطلاع دادیم، وسایل گرمایشی آوردن. من یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستانی براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (ما دقیقا میخواستیم شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. مارتینا پشت پذیرش بود. این مکالممون بود: - ما میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعا یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی هست. طبقه چند؟ سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقات بالاتریم. چهارم لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق دقیقا همونیه که میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پولشو بدیم (پولشو میدیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با روحیه خوب راهی وارنا شدیم. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این که طبقه 2ئه. شما برای ما طبقه 4 رزرو کرده بودین. - چیز دیگه ای نداریم. - خب، اتاق دقیقا همونجوری هست که ما میخواستیم؟ - بله، دقیقا همونه. - خب، ما میگیریمش. - یه اتاق طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدین. و وحشت ما رو تصور کنین. توی اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم خیلی ها منو درک کنن. ولی نکات مثبتی هم توی اتاق بود. ملحفه های تمیز با کیفیت خیلی خوب. حوله های نرم عالی. بالش های خوب. و دمای اتاق خیلی راحت بود. و یه چیز دیگه - تاثیر پرسنل رو کارمند اِوِلینا درست کرد. اون هر کاری تونست کرد تا ما حس و حال جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمشو نپرسیدم) هم برای ما تلاش کرد. خالصانه تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
موکت اتاق طوری بود که انگار یه جسد روش افتاده بود. نه یه جسد، بلکه چند تا جسد و چند بار. لکه های بزرگ با رنگ های مختلف روی کل موکت. آسانسور «رقص قبیله مومبا-یومبا» رو اجرا میکرد. درها به سمت همدیگه حرکت میکردن. توی فاصله حدود 20 سانتی متری از هم دیگه می ایستادن. و بعد - باااوم - با صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد توی اتاق فقط یه کلید داشت، در حالی که کمد چهار تا در داشت. چرا در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما هیچ جوری نمیتونین در رو باز کنین، مگر اینکه کلید رو وارد کنین و اونو بکشین. باز شو در، باز شو.
حرفه ای بودن در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! یه هتل قدیمی خیلی قشنگ که جزو آثار باستانیه. اتاق، اتاق نبود، یه سوییت بود - خیلی بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، محکم و (احتمالا) گرون قیمت. جنس ارزون قیمت توش نبود، هر جا که نگاه میکردی. حموم یه وان داشت با یه دیوار شیشه ای که از یه سیل تو حموم جلوگیری میکرد. بقیه هتلهای وارنا باید از این یاد بگیرن. کارکنان خیلی حرفه ای و مودب هستن. صبحانه انتخابی با نیمرو با عشق و توجه زیادی تهیه شده بود. ما دوباره برمیگردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زنی طول کشید تا یه اتاق دیگه گیر بیاریم، که خیلی خیلی ارزونتر از اتاقی بود که من پولشو داده بودم. یه جور اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلا شلوغ نبود. نه پول پس دادن، نه غرامت، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت تو این هتل نمیمونم.
دکور و سبک.
تجهیزات تهویه مطبوع سرویس نشده
اتاق های بزرگ و جادار. یخچال بی صدا. پذیرشگرهای مهربان.
سیستم گرمایش از طریق فن با هوای گرم مجزا در اتاق سرویس نشده است و در طول شب صدای آزاردهنده ای تولید می کند. مجبور شدم گرمایش را در طول شب خاموش کنم تا بخوابم و حوالی ساعت 5 دوباره روشن کنم تا اتاق گرم شود. آسانسور افتضاح است، در بسته شدن درها مشکل دارد.
قیمت با کیفیت همخوانی ندارد
اتاق بزرگ
بهداشت در سطح صفر اتاق برای دو نفر رزرو شده بود. اتاق دارای دو تخت یک نفره بود. حوله ها، لوازم حمام، کپسول قهوه و آب 1 عدد بود. هیچ دمپایی وجود نداشت. تهویه مطبوع در اتاق روشن نبود، هوا سرد بود. فن داخل حمام خاموش نمی شود هنگام ورود به پذیرش به ما اطلاع داده نشد که باید ساعت 11:00 اتاق را ترک کنیم، نه ساعت 12:00، همانطور که معمول است
عالی
هیچی
عالی
این یه هتل عالیه، اتاقهای خیلی بزرگی داره، صبحونه خیلی خوبه، پارکینگ (باید پول بدی) و مهمتر از همه تو مرکز شهر واقع شده. پرسنل خدمات خیلی خوبن، نظافت روزانه انجام میشه (از جمله تعویض حولهها و پر کردن صابون شامپو).
موقعیت مکانی
نیاز به بازسازی داره
هتل خیلی خوب بود، یه وان داشت که بعد از یه راه طولانی خیلی عالی بود. موقعیت هتل هم درست تو مرکز شهره. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دستت هست - یه مغازه شبانهروزی، فروشگاه مواد غذایی، رستوران.
یه کم با گرمایش مشکل داشتیم، ولی وقتی گفتیم، برامون بخاری آوردن. من یه اتاق با تخت بزرگ رزرو کرده بودم، ولی یه اتاق با دو تا تخت جدا بهم دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
براتون یه داستان تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (میخواستیم همون شب رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. مارتینا پشت پذیرش بود. این مکالمه ما بود: - میخوایم یه اتاق برای یه شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما حتماً یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. کدوم طبقه رو میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما خیلی طبقات بالا رو دوست داریم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونیه که میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با یه روحیه خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش وایساده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این که طبقه دومه. تو که برای ما طبقه 4 رزرو کردی. - چیز دیگه ای نیست. - خب، اتاق دقیقا همون چیزی هست که ما میخواستیم؟ - آره، دقیقا همونه. - خب، ما میگیریم. - یه اتاق تو طبقه 4، 3 ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار سرمون کلاه گذاشتی. و وحشت ما رو تصور کنید. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدم های عاشق. امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید. ولی تو اتاق نکات مثبت هم بود. ملحفه تمیز و با کیفیت خیلی خوب. حولههای نرم عالی. بالشتهای خوب. و دمای خیلی راحت اتاق. و یه چیز دیگه - تاثیر پرسنل رو کارمند اوِلینا درست کرد. اون همه کار کرد تا ما حال و هوای جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم برامون تلاش کرد. صمیمانه تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
موکت اتاق طوری بود که انگار یه جنازه که نه، چند تا جنازه روش افتاده بود. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف رو کل موکت. آسانسور داشت «رقص قبیله مومبا-یومبا» رو اجرا میکرد. درها به سمت همدیگه حرکت میکردن. تو فاصله حدود 20 سانتیمتری از هم ثابت میشدن. و بعد - با-بوم - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه کلید داشت، با اینکه کمد چهار تا در داشت. چرا در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین، مگر اینکه کلید رو وارد کنین و بکشین. باز شو، ای کنجد.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چی خوشمون اومد! هتل قدیمی خیلی زیبا که جزو میراث فرهنگی هم هست. اتاق، اتاق نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، سنگین و (احتمالا) گرون قیمت. جنس ارزون قیمت نبود، هر طرف که نگاه میکردی. حموم یه وان داشت با یه دیوار شیشهای، که حموم رو از غرق شدن نجات داده بود. هتلهای دیگه تو وارنا باید از این الگو بگیرن. کارکنان خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحونه انتخابی با املت با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما با کمال میل دوباره برمیگردیم!
ترموستات تو اتاق ما خراب بود. تو شب سال نو هیچ گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زنی طول کشید تا یه اتاق دیگه بگیریم، که خیلی، خیلی، ارزونتر از اونی بود که پولش رو داده بودم. یه جورایی اتاق پشتیبان بود. با وجود اینکه هتل اصلا شلوغ نبود. نه پول رو پس دادن، نه خسارتی پرداخت کردن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. من دیگه هیچ وقت تو این هتل نمیمونم.
دکور و سبک.
تجهیزات تهویه مطبوع رسیدگی نشده
اتاق های بزرگ و جادار. یخچال سایلنت. پذیرشگرهای خوش برخورد.
سیستم گرمایشی با دمنده هوای گرم جداگانه اتاق، رسیدگی نشده و در طول شب صدای آزاردهنده ای تولید می کند. مجبور شدم برای خوابیدن گرمایش را در طول شب خاموش کنم و حدود ساعت 5 دوباره آن را روشن کنم تا اتاق گرم شود. آسانسور داغون بود و در بستن درها مشکل داشت.
قیمت با کیفیت مطابقت ندارد
اتاق بزرگ
بهداشت در سطح صفر. اتاق برای دو نفر رزرو شده بود - اتاق دو تخت یک نفره داشت. حوله، لوازم حمام، کپسول قهوه و آب برای یک نفر بود. حتی یک دمپایی هم نبود. تهویه مطبوع در اتاق روشن نبود، سرد بود. فن در حمام خاموش نمی شود. هنگام ورود به پذیرش به ما اطلاع داده نشد که باید ساعت 11:00 محل را ترک کنیم، نه ساعت 12:00، همانطور که معمول است.
عالی
هیچی
عالی
این یک هتل عالی است، اتاق های بسیار بزرگ، صبحانه بسیار خوب، پارکینگ (باید هزینه پرداخت شود) و مهمتر از همه در مرکز شهر واقع شده است. پرسنل خدمات بسیار خوب، نظافت روزانه (از جمله تعویض حوله و تکمیل صابون و شامپو).
جاش خیلی خوب بود.
یه کم نیاز به بازسازی داره.
از هتل خیلی خوشم اومد، یه وان داشت که بعد از یه سفر طولانی خیلی حال داد. موقعیت هتل هم دقیقا تو مرکز شهره. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکز شهره، همه چی دم دسته - یه فروشگاه شبانهروزی، یه سوپرمارکت، رستورانها.
ما یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی وقتی گفتیم، برامون وسایل گرمایشی آوردن. من یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی به ما یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (ما دقیقا میخواستیم شب سال نو رو اونجا بگذرونیم) رفتیم هتل. مارتینا پشت پذیرش بود. اینم مکالمه ما: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعا یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. کدوم طبقه رو میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما طبقات بالا رو خیلی دوست داریم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که شما میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. -اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 7 شب. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این که طبقه دومه. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردین. -هیچ اتاق دیگهای نیست. -خب، اتاق دقیقا همونجوریه که ما میخواستیم؟ -بله، دقیقا همونه. -خب، ما میگیریمش. - یه اتاق تو طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ -نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدین. و وحشت ما رو تصور کنید. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمهای عاشق. امیدوارم خیلیها متوجه منظورم شده باشن. اما نکات مثبتی هم تو اتاق بود. ملحفه تمیز و خیلی با کیفیت. حولههای نرم و عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق هم خیلی خوب بود. و یه چیز دیگه - برخورد کارمند اِوِلینا، حسابی حالمون رو خوب کرد. اون هر کاری کرد تا ما حس و حال جشن رو داشته باشیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم خیلی تلاش کرد. از صمیم قلب تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
فرش اتاق یه جوری بود انگار یه عالمه جنازه روش افتاده. یه عالمه لکه با رنگهای مختلف روی فرش بود. آسانسور داشت 'رقص قبیله مومبا-یومبا' رو اجرا میکرد. درها به سمت هم حرکت میکردن. تو فاصله حدودا 20 سانتیمتری از هم وامیستادن. و بعد - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه دونه کلید داشت، در صورتی که کمد چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین مگر اینکه کلید رو وارد کنین و بکشینش. باز شو، ای سِسام.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! یه هتل قدیمی و خیلی قشنگ که جزو آثار باستانیه. اتاق ما یه اتاق معمولی نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، سنگین و (احتمالا) گرونقیمت. اصلا جنس ارزون توش نبود. حموم وان داشت با یه دیواره شیشهای که از غرق شدن حموم جلوگیری میکرد. بقیه هتلهای وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب بودن. صبحانه انتخابی با املت با عشق و دقت زیادی آماده شده بود. ما با کمال میل دوباره برمیگردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زدیم تا یه اتاق دیگه بدن، که خیلی خیلی ارزونتر از اون یکی بود که پولش رو داده بودم. یه جورایی یه اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلا شلوغ نبود. نه پول رو پس دادن، نه خسارت دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت تو این هتل نمیمونم.
دکور و سبک.
قیمتش به کیفیتش نمیخوره
اتاق بزرگ بود.
بهداشت در حد صفره. اتاق برای دو نفر رزرو شده بود، ولی اتاق دو تا تخت یه نفره داشت. حوله، وسایل حموم، کپسول قهوه و آب، همه یکی بود. دمپایی هم اصلا نبود. تو اتاق کولر روشن نبود، هوا سرد بود. فن دستشویی خاموش نمیشد. موقع پذیرش تو پذیرش بهمون نگفتن که باید ساعت ۱۱:۰۰ اتاق رو تحویل بدیم، نه ساعت ۱۲:۰۰، همونطور که معموله.
عالی بود
هیچی
عالی
هتل خیلی خوبیه، اتاقاش خیلی بزرگه، صبحونه خیلی خوبه، پارکینگ داره (البته باید پول بدی) و مهمتر از همه، تو مرکز شهر واقع شده. پرسنل خدماتی خیلی خوب بودن، هر روز تمیز میکردن (حتی حوله ها رو عوض میکردن و شامپو و صابون رو پر میکردن).
جاش خیلی خوبه.
یه کم بازسازی لازم داره.
من از این هتل خیلی خوشم اومد، وان داشت که بعد از یه راه طولانی خیلی خوب بود، موقعیت هتل درست تو مرکزه. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دستت هست - یه مغازه شبانهروزی، خواربارفروشی، رستوران.
ما یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی بعد از اینکه گفتیم، وسایل گرمایشی در اختیارمون گذاشتن. من یه اتاق با تخت بزرگ رزرو کرده بودم، ولی به ما یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (ما دقیقا میخواستیم شب سال نو رو اونجا بگذرونیم) رفتیم هتل. مارتینا پشت پذیرش بود. اینم مکالمه ما: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعا یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. کدوم طبقه رو میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما طبقات بالا رو خیلی دوست داریم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که شما میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. -اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 7 شب. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این که طبقه دومه. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردین. -هیچ اتاق دیگهای نیست. -خب، اتاق دقیقا همونجوریه که ما میخواستیم؟ -بله، دقیقا همونه. -خب، ما میگیریمش. - یه اتاق تو طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ -نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدین. و وحشت ما رو تصور کنید. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمهای عاشق. امیدوارم خیلیها متوجه منظورم شده باشن. اما نکات مثبتی هم تو اتاق بود. ملحفه تمیز و خیلی با کیفیت. حولههای نرم و عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق هم خیلی خوب بود. و یه چیز دیگه - برخورد کارمند اِوِلینا، حسابی حالمون رو خوب کرد. اون هر کاری کرد تا ما حس و حال جشن رو داشته باشیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم خیلی تلاش کرد. از صمیم قلب تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
فرش اتاق یه جوری بود انگار یه عالمه جنازه روش افتاده. یه عالمه لکه با رنگهای مختلف روی فرش بود. آسانسور داشت 'رقص قبیله مومبا-یومبا' رو اجرا میکرد. درها به سمت هم حرکت میکردن. تو فاصله حدودا 20 سانتیمتری از هم وامیستادن. و بعد - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه دونه کلید داشت، در صورتی که کمد چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین مگر اینکه کلید رو وارد کنین و بکشینش. باز شو، ای سِسام.
حرفهایگری در سطح بالا
همهچی عالی بود! یه هتل قدیمی خیلی قشنگ که ثبت ملی شده. اتاق نبود، یه جورایی سوئیت بود – بزرگ، تمیز و مجهز، با وسایل قدیمی و (احتمالاً) گرونقیمت. از هر طرف که نگاه میکردی، جنس بنجل نبود. حمومش یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که نمیذاشت آب همهجا رو برداره. بقیه هتلهای وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب بودن. صبحونه آلاکارت با نیمرو رو با عشق و دقت درست میکردن. بازم میایم!
قیمتش به کیفیتش نمیخوره
اتاق بزرگ
بهداشت در حد صفره. اتاق برای دو نفر رزرو شده بود، ولی اتاق دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حمام، کپسول قهوه و آب یکی بود. دمپایی اصلاً نبود. تو اتاق کولر روشن نبود، سرد بود. فن تو حموم خاموش نمیشد. موقع پذیرش تو پذیرش به ما نگفتن که باید ساعت ۱۱:۰۰ بریم، نه ساعت ۱۲:۰۰، همونطور که معموله.
عالی بود.
هیچی.
عالی
هتل خیلی خوبیه، اتاقاش خیلی بزرگن، صبحونهش عالیه، پارکینگ داره (البته باید پولشو بدین) و از همه مهمتر، درست وسط شهره. پرسنلش خیلی خوبن، هر روز اتاق رو تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون و شامپو رو شارژ میکنن).
موقعیت مکانیش
یه کم بازسازی نیاز داره
از هتل خیلی خوشم اومد، وان داشت که بعد از یه راه طولانی خیلی حال داد، موقعیت هتل درست تو مرکزه. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دستت هست - سوپرمارکت شبانهروزی، فروشگاه مواد غذایی، رستوران.
یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی وقتی گفتیم، برامون وسایل گرمایشی آوردن. یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی یه اتاق با دو تا تخت جدا بهم دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف میکنم. سه هفته قبل از شب سال نو (دقیقا میخواستیم شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. یه خانومی به اسم مارتینا پشت میز پذیرش بود. این مکالمه ما بود: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعا یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. طبقه سوم میخواین یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما طبقات بالا رو خیلی دوست داریم. طبقه چهارم لطفا. - الان از همکارم میپرسم، ببینم مبل داره یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق دقیقا همونطوریه که میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پولشو بدیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با یه حال خوب راهی وارنا شدیم. دیر رسیدیم - ساعت 7 شب. ماشین خراب شد. مارتینا پشت میز پذیرش بود. اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، این که طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کرده بودین. - اتاق دیگه ای نیست. - خب، اتاقم دقیقا همونطوریه که ما میخواستیم؟ - بله، دقیقا همونه. - خب، ما میگیریمش. - یه اتاق تو طبقه 4، 3 ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار سرمون کلاه گذاشتین. حالا تصور کنین چه حالی شدیم. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم منظورمو فهمیده باشین. ولی نکات مثبت هم تو اتاق بود. ملحفههای تمیز و با کیفیت. حولههای نرم و عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق هم خیلی خوب بود. یه نکته دیگه - برخورد کارمند اونجا، اِوِلینا، خیلی خوب بود. هر کاری کرد که حس و حال جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمشو نپرسیدم) هم خیلی بهمون لطف کرد. واقعا تلاش کرد، ازش ممنونیم.
موکت اتاق طوری بود که انگار یه جسد اونجا افتاده بود. نه یه جسد، چند تا جسد و چند بار. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف روی همه جای موکت. آسانسور یه جور 'رقص' عجیبی میکرد. درهاش میخواستن همدیگه رو بغل کنن. یه کم از هم فاصله میگرفتن. و بعد - بوم - با یه صدای بلند به هم میخوردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این 'رقص' درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه کلید داشت، در صورتی که چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، هیچ جوری نمیتونین در رو باز کنین، مگه اینکه کلید رو بذارین توش و بکشین. در باز شو، ای در باز شو.
حرفهایگری در سطح بالا
همه چی عالی بود! یه هتل قدیمی و خیلی قشنگ که جزو آثار باستانی هم هست. اتاق نبود، یه جورایی سوئیت بود – بزرگ، تمیز، با امکانات خوب و مبلمان قدیمی و جوندار که معلوم بود گرونقیمته. هر طرف رو نگاه میکردی جنس بنجل پیدا نمیشد. حمومش وان داشت با یه دیواره شیشهای که نمیذاشت آب همهجا رو برداره. بقیه هتلای وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنلش خیلی حرفهای و مودب بودن. صبحونهاش که املت بود، با عشق و دقت درست شده بود. بازم میایم اینجا!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو هیچی گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زدیم تا یه اتاق دیگه دادن، که خیلی ارزونتر از اون اتاقی بود که پولشو داده بودم. یه جورایی اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلاً شلوغ نبود. نه پولمو پس دادن، نه خسارت دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه عمراً اینجا بمونم.
دکور و سبک هتل.
تجهیزات تهویه مطبوع رسیدگی نشده
اتاقها بزرگ و جادار. یخچال بیصدا. پذیرشگرها مهربون.
سیستم گرمایشی اتاق که با دمیدن هوای گرم کار میکرد، رسیدگی نشده بود و شبها صدای آزاردهندهای داشت. مجبور شدم شبها خاموشش کنم تا بتونم بخوابم، بعد ساعت ۵ دوباره روشنش کنم تا اتاق گرم بشه. آسانسور هم خیلی داغون بود، درهاش درست بسته نمیشد.
جاش خیلی خوب بود، آروم و بیصدا بود و پرسنلش هم عالی بودن.
همش پام میخورد به تاج تخت که از پایینش بزرگتر بود.
یه هتل تمیز و دوستداشتنی درست وسط وارنا
موقعیت مکانی عالی، اتاق بزرگ و خیلی تمیز، امکانات چای/قهوه هم داشت.
پارکینگ بیرون هتل عمومی بود و اجازه نمیدادن ماشین کمپینگ پارک کنه.
قیمت با کیفیت همخونی نداره
اتاق بزرگ
بهداشت در حد صفر. اتاق رو برای دو نفر رزرو کرده بودیم، ولی دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حموم، کپسول قهوه و آب، همه یکی بودن. دمپایی هم که اصلاً نبود. وقتی رسیدیم، کولر روشن نبود و هوا سرد بود. فن حموم هم خاموش نمیشد. موقع ورود بهمون نگفتن که باید ساعت ۱۱ بریم، نه ۱۲، که معمولاً همه جا اینطوریه.
عالی
هیچی
عالی
یه هتل عالیه، اتاقاش خیلی بزرگن، صبحونهاش خیلی خوبه، پارکینگ داره (البته باید پول بدی) و از همه مهمتر اینکه تو مرکز شهره. پرسنل خدماتی هم خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون و شامپو هم میذارن).
موقعیت مکانی
نیاز به بازسازی داره
خیلی از هتل خوشم اومد، وان داشت که بعد از یه مسافرت طولانی خیلی خوب بود. موقعیت هتل دقیقا توی مرکز شهر بود. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل توی مرکز شهره، همه چیز دم دست هست - فروشگاه شبانهروزی، خواربارفروشی، رستوران.
ما با گرمایش مشکل داشتیم، ولی وقتی گفتیم برامون وسایل گرمایشی آوردن. من یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی بهمون یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
اقامت به یاد موندنی، بدون شک
براتون یه داستان تعریف میکنم. سه هفته قبل از شب سال نو (ما میخواستیم شب سال نو رو اونجا بگذرونیم) رفتیم هتل. مارتینا توی پذیرش بود. این مکالمه ماست: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما حتما یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. طبقه چندم میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقههای بالائیم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با روحیه خوب راهی وارنا شدیم. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش ایستاده. اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، این که طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردین. - چیز دیگهای نیست. - خب، اتاق دقیقا همونجوریه که ما میخواستیم؟ - بله، دقیقا همونجوری. - خب، ما میگیریم. - یه اتاق توی طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار سرمون کلاه گذاشتین. و وحشت ما رو تصور کنین. توی اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمهای عاشق. امیدوارم خیلیها منظورم رو فهمیده باشن. ولی نکات مثبت هم توی اتاق بود. ملحفههای تمیز با کیفیت خیلی خوب. حولههای نرم عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق خیلی راحت بود. و یه چیز دیگه - کارمند اونجا، اولینا، تا حدودی این حس بد رو از بین برد. اون هر کاری تونست کرد تا ما حس و حال جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم خیلی تلاش کرد. صمیمانه تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
موکتی که توی اتاق بود، انگار نه انگار که یه جنازه روش افتاده. بلکه چند تا جنازه و چند بار. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف روی کل موکت. آسانسور داشت یه 'رقص عجیب' اجرا میکرد. درها به سمت همدیگه حرکت میکردن. توی فاصله حدود 20 سانتیمتری از هم قفل میشدن. و بعد - با یه صدای بلند به همدیگه برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد توی اتاق فقط یه کلید داشت، در حالی که کمد چهار تا در داشت. چرا در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین مگر اینکه کلید رو وارد کنین و اون رو بکشین. ای در باز شو.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! هتل قدیمی خیلی زیبا و تحت حفاظت آثار باستانی. اتاق یه اتاق نبود، بلکه یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی و (احتمالا) گرونقیمت. هر جا رو نگاه میکردی، جنس ارزون نبود. حمام یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که از آبگرفتگی حمام جلوگیری میکرد. هتلهای دیگه توی وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحانه با املت با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما دوست داریم دوباره برگردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زدن طول کشید تا یه اتاق دیگه بگیریم، که خیلی خیلی ارزونتر از اونی بود که پولش رو داده بودم. یه جور اتاق پشتیبان. با این حال هتل اصلا شلوغ نبود. نه پول رو پس دادن، نه غرامت دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت توی این هتل نمیمونم.
دکور و سبک.
قیمتش به کیفیتش نمیخورد
اتاق بزرگ بود.
بهداشت در حد صفر بود. اتاق برای دو نفر رزرو شده بود، ولی دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حمام، کپسول قهوه و آب، فقط یکی بود. دمپایی هم اصلا نبود. سیستم تهویه هوا توی اتاق روشن نبود و هوا سرد بود. فن توی حموم خاموش نمیشد. موقع ورود بهمون نگفتن که باید ساعت 11 بریم، نه 12، طبق معمول.
عالی بود.
هیچی.
خیلی خوب
هتل خیلی خوبیه، اتاقهاش خیلی بزرگه، صبحونهش خیلی خوبه، پارکینگ داره (البته باید پول بدی) و از همه مهمتر، وسط شهره. پرسنل خدمات خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون و شامپو رو شارژ میکنن).
موقعیت مکانی عالیه
یه کم نیاز به بازسازی داره
هتل خیلی خوب بود، وان داشت که بعد از یه سفر طولانی خیلی حال داد. موقعیت مکانی هتل هم درست توی مرکز شهر بود. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل توی مرکز شهره، همهچی دم دسته – سوپرمارکت شبانهروزی، خواربارفروشی، رستوران.
با گرمایش مشکل داشتیم، ولی وقتی گفتیم، برامون وسایل گرمایشی آوردن. اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی بهمون اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
براتون یه داستان تعریف میکنم. سه هفته قبل از شب سال نو (میخواستیم دقیقاً شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. توی پذیرش یه خانومی بود به اسم مارتینا. این مکالمه ما بود: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواید یا دو تا جدا؟ - ما حتماً یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. طبقه چند؟ سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقات بالا هستیم. چهارم، لطفاً. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (تماس میگیره - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که میخواید. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پولش رو بدیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون خواهد بود. سه هفته گذشت. با حال خوب راهی وارنا شدیم. دیر رسیدیم - ساعت 7 شب. ماشین خراب شد. مارتینا توی پذیرش بود. داشتیم اتاق رو تحویل میگرفتیم. کارت اتاق 206 رو داد. - مارتینا، ولی این که طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کرده بودید. - اتاق دیگه ای نیست. - خب، اتاق دقیقاً همونجوری هست که ما میخواستیم؟ - بله، دقیقاً همونه. - خب، میگیریمش. - یه اتاق توی طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواید؟ - نه، نمیخوایم. یه بار سرمون کلاه گذاشتی. حالا تصور کنید چه حالی شدیم. توی اتاق دو تا تخت جدا از هم بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمهای عاشق. امیدوارم خیلیها متوجه منظورم شده باشن. ولی نکات مثبت هم داشت. ملحفههای تمیز و با کیفیت. حولههای نرم و عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق خیلی مناسب بود. و یه چیز دیگه - خانم اِوِلینا، یکی از کارمندها، حسابی جبران کرد. هر کاری کرد که حال و هوای جشن رو حس کنیم. و یه کارمند دیگه (اسمش رو نپرسیدم) هم خیلی زحمت کشید. واقعاً زحمت کشید، ازش ممنونیم.
فرش اتاق انگار نه انگار که روش یه جنازه افتاده. بلکه چند تا جنازه و چند بار. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف روی همه جای فرش. آسانسور یه 'رقص عجیب و غریب' اجرا میکرد. درها به سمت هم حرکت میکردن. توی فاصله حدود 20 سانتیمتری از هم، بیحرکت میشدن. و بعد - بوم - با صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، شاهد این رقص درها بودیم. کمد توی اتاق فقط یه کلید داشت، در حالی که کمد چهار تا در داشت. چرا دارم راجع به کلید مینویسم؟ یه دلیل ساده داره - درها دستگیره ندارن، هیچ جوری نمیتونید در رو باز کنید، مگه اینکه کلید رو داخلش کنید و بکشید. باز شو، ای سِزام.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز راضی بودیم! هتل قدیمی و خیلی قشنگیه که ثبت ملی شده. اتاق، اتاق نبود، یه سوییت بود - خیلی بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، سنگین و (احتمالا) گرونقیمت. از هر طرف که نگاه میکردی، جنس ارزون دیده نمیشد. حمام یه وان داشت با یه دیواره شیشهای که از غرق شدن حمام جلوگیری میکرد. بقیه هتلها توی وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحانه انتخابی با املت، با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما دوباره برمیگردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو هیچ گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زدن طول کشید تا یه اتاق دیگه بگیریم، که خیلی خیلی ارزونتر از اتاقی بود که پولش رو داده بودم. یه جورایی اتاق پشتیبان بود. با این حال هتل اصلاً شلوغ نبود. نه پول رو پس دادن، نه خسارت دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت اینجا نمیمونم.
دکور و سبک.
تجهیزات تهویه مطبوع تعمیر نشده
اتاقهای بزرگ و جادار. یخچال بیصدا. پذیرشگرهای مهربون.
سیستم گرمایشی با دمنده هوای گرم مجزا توی اتاق تعمیر نشده و صدای آزاردهندهای در طول شب تولید میکنه. مجبور شدم برای خوابیدن گرمایش رو خاموش کنم و حدود ساعت 5 دوباره روشنش کنم تا اتاق گرم بشه. آسانسور افتضاحه، درها موقع بسته شدن مشکل دارن.
موقعیت مکانی مرکزی، سکوت و پرسنل
مدام به قسمت بالای تخت که از پایینش پهنتر بود، برخورد میکردم.
قیمت با کیفیت همخوانی نداشت
اتاق بزرگ
بهداشت در سطح صفر اتاق برای دو نفر رزرو شده بود - اتاق دو تخت یک نفره داشت. حولهها، وسایل بهداشتی، کپسول قهوه و آب برای یک نفر بود. دمپایی اصلا وجود نداشت. کولر در اتاق روشن نبود، هوا سرد بود. فن حمام خاموش نمیشود هنگام پذیرش در پذیرش به ما اطلاع ندادند که باید ساعت 11:00 اتاق را ترک کنیم نه ساعت 12:00 که عرف است.
عالی
هیچی
عالی
هتل خیلی خوبیه، اتاقاش خیلی بزرگن، صبحونش عالیه، پارکینگ داره (البته باید پول بدی) و از همه مهمتر اینکه تو مرکز شهره. پرسنلش خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و شامپو و صابون میذارن).
موقعیت مکانی
احتیاج به نوسازی داره
از هتل خیلی خوشم اومد، یه وان داشت که بعد از یه راه طولانی خیلی باحال بود، موقعیت هتل دقیقاً توی مرکز شهره. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دسته - مغازه شبانهروزی، مواد غذایی، رستوران.
ما یه مشکل با گرمایش داشتیم، ولی بعد از اینکه گفتیم، وسایل گرمایشی بهمون دادن. یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (ما میخواستیم دقیقاً شب سال نو رو اونجا بگذرونیم) رفتیم هتل. مارتینا تو پذیرش بود. این مکالمه ماست: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما حتماً یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، یه همچین اتاقی هست. کدوم طبقه رو میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما طبقات بالا رو خیلی دوست داریم. چهارم، لطفاً. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که شما میخواین. - عالیه، مارتینا. ما آماده پرداخت هستیم (پرداخت میکنیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. -اتاق منتظر شما خواهد بود. سه هفته گذشت. با یه حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا تو پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردید. -هیچ چیز دیگه ای نیست. -خب، اتاق دقیقاً همونجوریه که ما میخواستیم؟ -بله، دقیقاً همونه. -خب، ما میگیریم. - یه اتاق تو طبقه 4 از 3 ژانویه خالی میشه. میخواین؟ -نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدید. و تصور کنید وحشت ما رو. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم خیلیها منو فهمیده باشن. ولی نکات مثبت هم تو اتاق بود. ملحفه تمیز و خیلی باکیفیت. حولههای نرم عالی. بالشتهای خوب. و دمای اتاق خیلی راحت بود. و یه چیز دیگه - تاثیر پرسنل رو کارمند اِوِلینا درست کرد. اون هر کاری کرد تا ما حال و هوای جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم برامون تلاش کرد. صادقانه تلاش کرد، که ازش خیلی ممنونیم.
فرش اتاق یه جوری بود انگار یه جنازه روش افتاده. یا چند تا جنازه و چند بار. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف روی کل فرش. آسانسور یه 'رقص قبیله مومبا-یومبا' اجرا میکرد. درها به سمت همدیگه حرکت میکردن. تو فاصله تقریباً 20 سانتیمتری از هم ثابت میشدن. و بعد - بوم - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه کلید داشت، با اینکه کمد چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین مگر اینکه کلید رو وارد کنین و بکشین. باز شو، ای سِسام.
حرفه ای گری در سطح بالا
ما همه چیز رو دوست داشتیم! هتل قدیمی و خیلی زیبا که جزو آثار تاریخی بود. اتاق، اتاق نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، محکم و (احتمالاً) گرونقیمت. هیچ چیز ارزونی توش نبود، هر طرف که نگاه میکردی. حمام یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که حمام رو از غرق شدن نجات میداد. هتلهای دیگه تو وارنا میتونن از این یه درس حسابی بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحانه انتخابی با املت با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما با کمال میل دوباره برمیگردیم!
قیمت با کیفیت مطابقت نداره
اتاق بزرگ
بهداشت در سطح صفر اتاق برای دو نفر رزرو شده بود - اتاق دو تخت یک نفره داشت. حوله، لوازم حمام، کپسول قهوه و آب برای یک نفر بود. هیچ دمپایی وجود نداشت. تهویه مطبوع در اتاق روشن نبود، هوا سرد بود. فن حمام خاموش نمی شد. هنگام ورود به پذیرش به ما اطلاع ندادند که باید ساعت 11:00 از هتل خارج شویم نه ساعت 12:00، همانطور که معمول است.
حرف نداره
هیچی
عالی
یه هتل فوقالعادهست، اتاقاش خیلی بزرگن، صبحانهاش خیلی خوبه، پارکینگ داره (که البته پولیه) و مهمتر از همه، درست وسط شهره. پرسنلش هم خیلی باحالن، هر روز اتاق رو تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و لوازم بهداشتی میذارن).
موقعیت مکانی
نیاز به بازسازی داره
خیلی از هتل خوشم اومد، یه وان داشت که بعد از یه مسافرت طولانی خیلی خوب بود، موقعیت هتل دقیقا تو مرکزه. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دست هست - مغازه شبانهروزی، سوپرمارکت، رستوران.
یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی بعد از اینکه اطلاع دادیم، وسایل گرمایشی برامون آوردن. یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی بهمون یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (میخواستیم دقیقا شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. یه خانومی به اسم مارتینا پشت پذیرش بود. این مکالمه ما بود: - میخوایم یه اتاق برای یه شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با یه میز و یه کاناپه میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - قطعا یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، یه همچین اتاقی هست. کدوم طبقه رو میخواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقات بالاتریم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، اونجا کاناپه هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق دقیقا همونیه که شما میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پولش رو پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با یه حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا پشت پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو هماهنگ میکنیم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، ولی این که طبقه 2 هست. تو برای ما طبقه 4 رو رزرو کردی. - چیز دیگه ای نیست. - خب، اتاق دقیقا همونیه که ما میخواستیم؟ - آره، دقیقا همونه. - خب، ما میگیریم. - یه اتاق تو طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدین. و تصور کنین وحشت ما رو. تو اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم خیلی ها منو فهمیده باشن. ولی نکات مثبت هم تو اتاق بود. ملحفه های تمیز و خیلی با کیفیت. حوله های نرم و عالی. بالش های خوب. و دمای خیلی مناسب اتاق. و یه چیز دیگه - تاثیری که کارمند به اسم اولینا گذاشت، حسابی جبران کرد. اون تمام تلاشش رو کرد تا ما حس و حال جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمش رو نپرسیدم) هم برای ما تلاش کرد. صمیمانه تلاش کرد، که ما خیلی ازش ممنونیم.
فرش اتاق جوری بود که انگار یه جسد روش افتاده بود. نه یه دونه، بلکه چند تا جسد و چند بار. لکه های بزرگ با رنگ های مختلف روی کل فرش. آسانسور یه جور 'رقص قبیله مومبا-یومبا' اجرا میکرد. درها رو به روی هم حرکت میکردن. تو فاصله حدود 20 سانتیمتری از هم قفل میشدن. و بعد - بوم - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که وارد آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد تو اتاق فقط یه کلید داشت، با اینکه کمد چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما هیچ جوره نمیتونین در رو باز کنین، مگه اینکه کلید رو وارد کنین و بکشینش. باز شو، ای کنجد.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! یه هتل قدیمی خیلی قشنگ که جزو میراث فرهنگی ثبت شده. اتاق یه اتاق معمولی نبود، بلکه یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، سنگین و (احتمالا) گرون قیمت. جنس بنجل و ارزون قیمت توش نبود. حموم یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که از غرق شدن حموم جلوگیری میکرد. هتلهای دیگه تو وارنا باید از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحونه A-la-Carte با املت، با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما با کمال میل دوباره برمیگردیم!
ترموستات اتاقمون خراب بود. شب سال نو گرمایش نداشتیم. دو ساعت چونه زدم تا یه اتاق دیگه بهم دادن که خیلی ارزونتر از اون یکی بود که پولشو داده بودم. یه جور اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلا شلوغ نبود. نه پولمو پس دادن، نه خسارت دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه عمرا اونجا بمونم.
دکور و سبک هتل.
Echipament climatizare neintretinut
اتاقهای بزرگ و جادار. یخچال بیصدا. پذیرشکنندههای مهربون.
سیستم گرمایشی اتاق که یه دمنده هوای گرم بود، درست نگهداری نشده بود و شبها صدای آزاردهندهای تولید میکرد. مجبور شدم شبها خاموشش کنم تا بتونم بخوابم، بعد ساعت ۵ دوباره روشنش کنم تا اتاق گرم بشه. آسانسور هم خیلی داغون بود و درهاش درست بسته نمیشد.
قیمت با کیفیت جور در نمیاد
اتاق بزرگ بود
بهداشت در حد صفره یه اتاق دو نفره رزرو کرده بودم، ولی اتاق دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حموم، کپسول قهوه و آب، همهشون یکی یکی بود. هیچ دمپاییای نبود. کولر اتاق روشن نبود و هوا سرد بود. فن حموم خاموش نمیشد. موقع تحویل اتاق، پذیرش بهمون نگفت که باید ساعت ۱۱ اتاق رو تحویل بدیم، نه ۱۲، که معمولاً همه جا اینطوریه.
عالی
هیچی
عالی
هتل خیلی خوبیه، اتاقهاش خیلی بزرگه، صبحانهاش خیلی خوبه، پارکینگ داره (البته باید پول بدی) و از همه مهمتر، وسط شهره. پرسنل خدماتی خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون و شامپو رو پر میکنن).
موقعیت مکانی
احتیاج به بازسازی داره
خیلی هتل رو دوست داشتم، وان داشت که بعد از یه سفر طولانی خیلی عالی بود، موقعیت هتل دقیقاً تو مرکز بود. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل در مرکز شهر قرار دارد، همه چیز لازم در اطراف آن وجود دارد - فروشگاه شبانه روزی، مواد غذایی، رستوران ها.
ما با گرمایش مشکل داشتیم، اما پس از اطلاع رسانی، وسایل گرمایشی در اختیار ما قرار گرفت. من یک اتاق با یک تخت بزرگ خواسته بودم، اما به ما یک اتاق با دو تخت جداگانه دادند.
اقامتی به یاد ماندنی، بدون شک
براتون یه داستان تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (و ما میخواستیم دقیقاً شب سال نو رو اونجا بگذرونیم) رفتیم هتل. مارتینا توی پذیرش بود. این مکالمه ماست: - ما میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. ما یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواید یا دوتا جدا؟ - ما قطعا به یه تخت بزرگ نیاز داریم! - بله، همچین اتاقی هست. کدوم طبقه رو میخواید - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما طبقات بالا رو خیلی دوست داریم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم میپرسم، مبل هست یا دوتا صندلی (تماس میگیره - میپرسه). دوتا صندلی. اتاق همونجوریه که شما میخواید. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. -اتاق منتظر شما خواهد بود. سه هفته گذشت. با حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 19-00. ماشین خراب شد. مارتینا توی پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو آماده میکنیم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، این که طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردید. - چیز دیگهای نیست. - خب، اتاق دقیقا همونجوری هست که ما میخواستیم؟ - بله، دقیقا همونه. - خب، ما میگیریم. - و اتاق طبقه 4، 3 ژانویه خالی میشه. میخواید؟ - نه، نمیخوایم. شما یه بار ما رو گول زدید. و وحشت ما رو تصور کنید. تو اتاق دوتا تخت جدا از هم بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم خیلیها منو فهمیده باشن. اما نکات مثبتی هم توی اتاق بود. ملحفه تمیز و با کیفیت خیلی خوب. حولههای نرم عالی. بالشتهای خوب. و دمای اتاق خیلی راحت بود. و یه چیز دیگه - تاثیر کارکنان رو کارمند اِوِلینا درست کرد. اون هر کاری کرد تا ما حال و هوای جشن رو حس کنیم. و کارمند بعدی (اسمشو نپرسیدم) هم برای ما تلاش کرد. صمیمانه تلاش کرد، برای همین ازش خیلی ممنونیم.
فرش اتاق جوری بود که انگار یه جسد روش افتاده. نه یه جسد، چندتا جسد و چند بار. لکههای بزرگ با سایههای مختلف روی کل فرش. آسانسور 'رقص قبیله مومبا-یومبا' رو اجرا میکرد. درها به سمت هم حرکت میکردند. در فاصله حدود 20 سانتیمتری از هم ثابت میشدند. و بعد - با-بوم - با صدای بلند به هم میخوردند. هر بار که وارد آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد توی اتاق فقط یه کلید داشت، در حالی که کمد چهار تا در داشت. چرا در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونید در رو باز کنید، مگر اینکه کلید رو وارد کنید و اون رو بکشید. ای باز شو، کنجد.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! هتل قدیمی و خیلی زیبا که در فهرست آثار تاریخی ثبت شده. اتاق، اتاق نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با مبلمان قدیمی، محکم و (احتمالا) گرون قیمت. به هر طرف که نگاه میکردید، جنس ارزون نبود. حمام یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که از غرق شدن حمام جلوگیری میکرد. هتلهای دیگه توی وارنا میتونن از این موضوع درس بگیرن. کارکنان بسیار حرفهای و مودب هستن. صبحانه آلاکارته با نیمرو با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما دوست داریم دوباره بیایم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. شب سال نو گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زدیم تا یه اتاق دیگه دادن که خیلی ارزونتر از اونی بود که پولشو داده بودم. یه جورایی اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلاً شلوغ نبود. نه پولی پس دادن، نه خسارتی دادن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت تو این هتل نمونم.
دکوراسیون و سبک هتل.
تجهیزات تهویه مطبوع نامناسب
اتاقهای بزرگ و جادار. یخچال بیصدا. پذیرشگرهای مهربون.
سیستم گرمایشی که با دمیدن هوای گرم کار میکنه، خوب نگهداری نشده و شبها صدای آزاردهندهای تولید میکنه. مجبور شدم شبها خاموشش کنم تا بتونم بخوابم و حدود ساعت 5 دوباره روشنش کنم تا اتاق گرم بشه. آسانسور هم خیلی داغونه، درها درست بسته نمیشن.
موقعیت مکانی عالی در مرکز شهر، سکوت و پرسنل خوب.
مدام به قسمت بالای تاج تخت که از پایینش پهنتر بود، برخورد میکردم.
هتل تمیز و دوستداشتنی درست در مرکز وارنا
موقعیت مکانی عالی، اتاق بزرگ و خیلی تمیز، امکانات چای/قهوه.
پارکینگ بیرون هتل عمومی است و با اینکه جا بود، اجازه ندادن ون مسافرتی پارک کنه.
Цената не отговаря на качеството
اتاق بزرگ
بهداشت در حد صفره. اتاق رو برای دو نفر رزرو کرده بودیم، ولی اتاق دو تا تخت یه نفره داشت. حولهها، وسایل حمام، کپسول قهوه و آب فقط برای یه نفر بود. دمپایی هم که اصلا نبود. موقع ورود، سیستم تهویه اتاق روشن نبود و هوا سرد بود. فن حموم هم خاموش نمیشد. موقع تحویل اتاق تو پذیرش بهمون نگفتن که باید ساعت ۱۱ اتاق رو تحویل بدیم، نه ساعت ۱۲ که معموله.
عالی
هیچی
excelent
این هتل خیلی خوبه، اتاقهای خیلی بزرگی داره، صبحانهاش خیلی خوبه، پارکینگ داره (که باید پولش رو بدید) و مهمتر از همه تو مرکز شهره. پرسنل خدماتی خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و صابون شامپو رو پر میکنن).
جاش خیلی خوب بود.
یه کم بازسازی لازم داره.
هتل رو خیلی دوست داشتم، وان داشت که بعد از یه مسافرت طولانی خیلی خوب بود، موقعیت هتل دقیقاً توی مرکز شهره. از انتخابم خیلی راضی بودم.
هتل توی مرکز شهره، همه چی هم دور و برش پیدا میشه - سوپرمارکت شبانهروزی، خواربارفروشی، رستوران.
یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی وقتی گفتیم، برامون وسایل گرمایشی آوردن. یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی یه اتاق با دو تا تخت جدا بهم دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
یه داستان براتون تعریف کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (میخواستیم دقیقاً شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. مارتینا توی پذیرش بود. این مکالممون بود: - میخوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل میخوایم. - یه تخت بزرگ میخواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعاً یه تخت بزرگ میخوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. طبقه سوم میخواین یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقات بالا هستیم. چهارم، لطفاً. - الان از همکارم میپرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ میزنه - میپرسه). دو تا صندلی. اتاق همونجوریه که میخواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت میکنیم). ممنون. خیلی خوشحالیم…. -اتاق منتظرتون میمونه. سه هفته گذشت. با یه حال خوب داریم میریم وارنا. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا توی پذیرش ایستاده. داریم اتاق رو تحویل میگیریم. کارت اتاق 206 رو میده. - مارتینا، این که طبقه 2 هست. شما طبقه 4 رو برای ما رزرو کردین. - دیگه هیچی نیست. - خب، اتاق دقیقاً همونجوری هست که ما میخواستیم؟ - آره، دقیقاً همونه. - خب، ما میگیریم. - اتاق طبقه 4، سوم ژانویه خالی میشه. میخواین؟ - نه، نمیخوایم. یه بار ما رو گول زدین. حالا تصور کنین چه وحشتی کردیم. توی اتاق دو تا تخت جدا بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمهای عاشق. امیدوارم خیلیها فهمیده باشن. ولی یه نکات مثبت هم توی اتاق بود. ملحفه تمیز و خیلی با کیفیت. حولههای نرم عالی. بالشهای خوب. و دمای اتاق خیلی مناسب بود. و یه چیز دیگه - یه خانومی به اسم اِوِلینا، تاثیر بدی که پرسنل گذاشته بودن رو جبران کرد. اون هر کاری کرد که حس و حال جشن رو حس کنیم. و یه کارمند دیگه (اسمش رو نپرسیدم) هم تلاشش رو کرد. خالصانه تلاش کرد، ازش ممنونیم.
موکت اتاق انگار نه انگار که یه جنازه روش افتاده. چند تا جنازه و چند بار. لکههای بزرگ با رنگهای مختلف روی کل موکت. آسانسور داشت «رقص قبیله مومبا-یومبا» رو اجرا میکرد. درها به سمت هم حرکت میکردن. تقریباً 20 سانتیمتر از هم فاصله میگرفتن. و بعد - با-باخ - با یه صدای بلند به هم برخورد میکردن. هر بار که سوار آسانسور میشدیم، این رقص درها رو تماشا میکردیم. کمد توی اتاق فقط یه دونه کلید داشت، با اینکه چهار تا در داشت. چرا دارم در مورد کلید مینویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمیتونین در رو باز کنین، مگر اینکه کلید رو وارد کنین و بکشین. سِسام، باز شو.
حرفهایگری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! یه هتل قدیمی خیلی قشنگ که جزو آثار باستانیه. اتاق که اتاق نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و مجهز، با وسایل قدیمی، سنگین و (احتمالاً) گرون قیمت. از هر طرف که نگاه میکردین، جنس ارزون نبود. حمام یه وان داشت با یه دیوار شیشهای که از غرق شدن حمام جلوگیری میکرد. هتلهای دیگه توی وارنا میتونن یه چیزایی از این یاد بگیرن. پرسنل خیلی حرفهای و مودب هستن. صبحونه آلاکارته با املت، با عشق و توجه زیادی آماده شده بود. ما با کمال میل دوباره برمیگردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. توی شب سال نو گرمایشی نداشتیم. دو ساعت طول کشید تا یه اتاق دیگه بگیریم، که خیلی ارزونتر از اونی بود که پولش رو داده بودم. یه جورایی اتاق پشتیبان بود. با اینکه هتل اصلاً شلوغ نبود. نه پول پس دادن، نه غرامت، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچوقت توی این هتل نمیمونم.
دکور و سبک.
قیمت با کیفیت همخونی نداره
اتاق بزرگ
بهداشت در سطح صفر اتاق برای دو نفر رزرو شده بود - اتاق دو تا تخت یک نفره داشت. حوله، لوازم حمام، کپسول قهوه و آب یکی بود. دمپایی وجود نداشت. سیستم تهویه مطبوع در اتاق روشن نبود، هوا سرد بود. فن داخل حمام خاموش نمیشد. هنگام پذیرش در پذیرش به ما اطلاع ندادند که باید ساعت 11:00 اتاق را ترک کنیم، نه ساعت 12:00، همانطور که معمول است.
عالی بود.
هیچی.
عالی
یه هتل فوقالعادهاس، اتاقاش خیلی بزرگن، صبحونهش خیلی خوبه، پارکینگ داره (البته باید پولشو بدی) و از همه مهمتر، درست وسط شهره. پرسنلش خیلی خوبن، هر روز تمیز میکنن (حتی حولهها رو عوض میکنن و شامپو و صابون میذارن).
موقعیت مکانیش
یه کم بازسازی لازم داره
خیلی از هتل خوشم اومد، وان داشت که بعد از یه سفر طولانی خیلی عالی بود، موقعیت هتل درست تو مرکزه. خیلی از انتخابم راضی بودم.
هتل تو مرکزه، همه چی دم دسته - یه مغازه شبانهروزی، فروشگاه مواد غذایی، رستوران.
یه مشکلی با گرمایش داشتیم، ولی وقتی گفتیم، وسایل گرمایشی برامون آوردن. یه اتاق با تخت بزرگ خواسته بودم، ولی بهمون یه اتاق با دو تا تخت جدا دادن.
یه اقامت به یاد موندنی، بدون شک
براتون یه داستان تعریف می کنم. سه هفته قبل از شب سال نو (دقیقا می خواستیم شب سال نو رو اونجا باشیم) رفتیم هتل. یه خانومی به اسم مارتینا پشت میز پذیرش بود. این مکالمه ما بود: - می خوایم یه اتاق برای شب سال نو رزرو کنیم. یه اتاق بزرگ با میز و مبل می خوایم. - یه تخت بزرگ می خواین یا دو تا جدا؟ - ما قطعا یه تخت بزرگ می خوایم! - بله، همچین اتاقی داریم. کدوم طبقه رو می خواین - سوم یا چهارم؟ - اوه، مارتینا، ما عاشق طبقه های بالا هستیم. چهارم، لطفا. - الان از همکارم می پرسم، اونجا مبل هست یا دو تا صندلی (زنگ می زنه - می پرسه). دو تا صندلی. اتاق همونیه که شما می خواین. - عالیه، مارتینا. ما حاضریم پرداخت کنیم (پرداخت می کنیم). ممنون. ما خیلی خوشحالیم…. - اتاق منتظر شما خواهد بود. سه هفته گذشت. با حال خوب راهی وارنا شدیم. دیر رسیدیم - ساعت 19:00. ماشین خراب شد. مارتینا پشت میز پذیرش بود. داریم اتاق رو تحویل می گیریم. کارت اتاق 206 رو می ده. - مارتینا، این که طبقه 2 هست. شما برای ما طبقه 4 رزرو کردین. - اتاق دیگه ای نیست. - خب، اتاق دقیقا همونی هست که ما می خواستیم؟ - بله، دقیقا همونه. - خب، ما می گیریم. - یه اتاق تو طبقه 4، سوم ژانویه خالی می شه. می خواین؟ - نه، نمی خوایم. یه بار سرمون کلاه گذاشتین. و وحشت ما رو تصور کنین. تو اتاق دو تا تخت جدا از هم بود. شب سال نو - شب عشقه برای آدمای عاشق. امیدوارم منظورم رو فهمیده باشین. اما نکات مثبتی هم تو اتاق بود. ملحفه تمیز و با کیفیت. حوله های نرم و عالی. بالش های خوب. و دمای اتاق خیلی راحت بود. و یه چیز دیگه - یه خانومی به اسم اولینا، نظر ما رو درباره پرسنل عوض کرد. اون تمام تلاشش رو کرد تا حس و حال جشن رو به ما منتقل کنه. و یه خانم دیگه هم (اسمش رو نپرسیدم) هم همینطور. صمیمانه تلاش کرد، که ازش ممنونیم.
موکت اتاق طوری بود که انگار یه عالمه جنازه روش افتاده بود. یه عالمه لکه های مختلف روی موکت بود. آسانسور انگار داشت 'رقص قبیله مومبا یومبا' رو اجرا می کرد. درها به سمت هم حرکت می کردن. تو فاصله حدود 20 سانتی متری از هم متوقف می شدن. و بعد - با یه صدای بلند به هم می خوردن. هر بار که وارد آسانسور می شدیم، این رقص درها رو تماشا می کردیم. کمد تو اتاق فقط یه کلید داشت، در حالی که چهار تا در داشت. چرا دارم درباره کلید می نویسم؟ به یه دلیل ساده - درها دستگیره ندارن، شما نمی تونین در رو باز کنین، مگر اینکه کلید رو داخلش کنین و بکشین. 'سیسم، باز شو'.
حرفه ای گری در سطح بالا
ما از همه چیز خوشمون اومد! هتل قدیمی و خیلی قشنگیه که ثبت ملی شده. اتاق یه اتاق معمولی نبود، یه سوئیت بود - بزرگ، تمیز و خوب، با مبلمان قدیمی، محکم و (احتمالا) گرون قیمت. از هر طرف که نگاه می کردی، جنس ارزون دیده نمی شد. حمام یه وان داشت با یه دیوار شیشه ای که از جاری شدن آب جلوگیری می کرد. بقیه هتل ها تو وارنا می تونن از این ایده استفاده کنن. کارکنان خیلی حرفه ای و مودب هستن. صبحانه 'آ-لا-کارت' با نیمرو با عشق و دقت زیادی آماده شده بود. ما دوباره برمی گردیم!
ترموستات اتاق ما خراب بود. تو شب سال نو هیچ گرمایشی نداشتیم. دو ساعت چونه زنی طول کشید تا یه اتاق دیگه بهمون بدن، که خیلی ارزون تر از اون اتاقی بود که پولش رو داده بودم. یه جورایی یه اتاق پشتیبان بود. با این حال هتل اصلا شلوغ نبود. هیچ پولی پس ندادن یا خسارتی پرداخت نکردن، حتی یه عذرخواهی هم نکردن. دیگه هیچ وقت تو این هتل نمی مونم.
دکور و سبک.
سیستم تهویه نامناسب
اتاقهای بزرگ و جادار. یخچال بیصدا. پذیرشگرهای خوشبرخورد.
سیستم گرمایشی اتاق که از طریق فن و هوای گرم کار میکنه، درست نگهداری نشده و شبها صدای آزاردهندهای تولید میکنه. مجبور شدم شبها گرمایش رو خاموش کنم تا بتونم بخوابم، و حدود ساعت 5 دوباره روشنش کنم تا اتاق گرم بشه. آسانسور هم خیلی داغونه و درهاش درست بسته نمیشن.